بیشتر بخوانید
۲۱
دی
نت موسیقی ناکوک
جایی که پارک کرده بودم دستهای از یا کریمها از روی زمین جلوی املاکی دانه برمیچیدند. با پاهای کوچکشان به هر سمتی میرفتند وبرنج مانده از خوراک شب گذشته صاحب مغازه را با لذت میخوردند.
هرلحظه سرشان را به بالا یا پایین و چپ وراست میگرداندند. بدون اینکه از سهم دیگری بردارند سهمی که برایشان مهیا شده بود را با آرامش میخوردند.
عکسی از آنها گرفتم و به حال آنها غبطه خوردم. ماشین که روشن شد پرندهها پرواز کردند. روی سیمهای برق...
۱۴
دی
دندان شیری افتاده ؟می افتد؟خواهد افتاد؟
کودکان وقتی به سن شش الی هفت سالگی می رسند تغییراتی رادر وجودشان احساس می کنند. یکی از اینها لق شدن وافتادن دندانهای شیری است.
روش برخورد با این اتفاق در کودکان متفاوت است.
گروهی از آنها با شروع مرحله افتادن، هر لحظه با آن ور می روند. همزمان با درد وزجر آنقدر آنرا فشار می دهند تا قبل از آماده شدن آنرا می کنند. بعدهم مینشینند وزار وباران به جای خالی ان نگاه می کنند.
گروه دوم کودکانی هستند که با دیدن...
۱۱
دی
کلامی که از تیرکش دهان خارج شود
تا حالا براتون پیش آمده که پشت سر کسی حرف وناسزایی بگید وکسی که کنارتون ایستاده برادر یا خواهر طرف باشد؟
همکارم تعریف می کرد که در دانشگاه دور هم جمع شده بودیم. یکی از همکلاسی ها اصرار داشت که این صدا را بشنوید ونظر بدهید. گوشی را روشن کرد وصدایی نا کوک در فضای دشت بگوش می رسید. هر کدام از دوستان نظری ممتنه دادند. یکی گفت: بدک نیست. بعدی گفت: ای، خوبه .
برای اینکه خودی نشان بدهم واظهار فضلی...
۱۹
آذر
گوسفند زنده سیری چند؟
دیروز دوستی تعریف میکرد:
برای خرید گوسفند قربانی به یکی از دو.ستانش مراجعه کرد که تمام وعدههای غذایی کنار هم بودند.
ساعت ۹صبح بود که به گوسفندداری او مراجعه کردم و خواستم تا رسیدن مادرم گوسفندی تهیه کنم. .
گفت: اصلاً الآن نمیشود. تا ساعت ده، گوسفند بیرون نمیدهیم. هرچه اصرار کردم او بیشتر امتناع کرد . مجبور شدم تا ساعت ده صبر کنم.
پرسیدم: چه فلسفهای دارد مگر این یک ساعت چه اتفاقی می افتد. داشتم با خودم فکر میکردم که حتماً فلسفه...