نوه دوستداشتنی درود
در تقویم روزهای زیادی را تعطیل رسمی اعلام کردهاند. چهار روز اول فروردین جشن نوروز، ۱۲ و ۱۳ فروردین روز رفراندوم و طبیعت، ۲۳ فروردین شهادت حضرت علی و ۲ و ۳ اردیبهشت تعطیلات عید فطر، ۲۶ اردیبهشت شهادت امام جعفر، ۱۴ و ۱۵ خرداد فوت امام خمینی،۸ خرداد عید قربان، ۱۶ خرداد عید غدیر خم، ۵ و ۶ مرداد عاشورا و تاسوعا، ۱۵ شهریور اربعین، ۲۳ تا ۲۵ شهریور رحلت پیامبر و امام رضا، ۲ مهر شهادت امام حسن عسگری، ۱۱ مهر تولد حضرت رسول، ۲۶ آذر شهادت حضرت فاطمه، ۵ بهمن تولد امام علی،۱۹ بهمن عید مبعث، ۲۲ بهمن پیروزی انقلاب، ۶ اسفند تولد حضرت مهدی، ۲۹ اسفند روز ملی شدن صنعت نفت، به این تعطیلات ۵۲ روز جمعه را هم اضافه کنید.
اکثر تعطیلات به چهارشنبه ویا یکشنبه افتاده است که اغلب کارمندان وادارات بین تعطیلی را هم مرخصی ویا تعطیل میکنند. در فصل زمستان به دلیل آلودگی هوا هم در هفته یکی دو روز را تعطیل میکنند که با احتساب سهماهه زمستان حدود ۲۴ روز میشود.
دراینبین اگر سرداری ویا سرهنگی ویا آخوند سن بالای هم فوت کنند یکی دو روزی تعطیل میشود و در تقویم سال بعد تعطیلات اصلاحیه می خورد.
۲۸ روز تعطیلی تقویمی داریم و ۵۲ روز تعطیلی جمعه، ۲۴ الی ۳۰ روز هم تعطیلی برای آلودگی و گرمی هوا ویا برف و باران و سیل که در جمع ۱۱۰ روز سال تعطیل است. بین تعطیلیها هم اگر اضافه شود و روزهای پنجشنبه که بهصورت نیمه تعطیل است چیزی حدود ۱۸۰ روز میشود.
اولادم، میدانی که یک سال شمسی ۳۶۵ روز است با احتساب این تعطیلیها ما نیمی از هرسال را در تعطیلی به سر میبریم. پای حرف مسئولین و دولتیها وبانکی ها و شاغلین هم که مینشینی چنان از کار و فعالیت حرف میزنند، فکر میکنی برای استراحت دادن به آنها باید پهباد داخل محیط کارشان بگذاری تا آنها را به استراحت و ریلکس کردن تشویق کند.
در مورد مدارس و کادر آموزشی هم باید بگویم که علاوه براین تعطیلیها، سهماهه تابستان را در استراحت به سر میبرند. با آغاز فصل امتحانات چند روز هم تعطیلی پایانترم به تعطیلاتشان افزوده میشود.
در مورد ساعات کاری ادارات به عرض جنابعالی برسانم که شروع کار از ساعت ۸ صبح است. اغلب کارمندان ادارات دولتی ورود خود را ثبت میکنند و برای انجام امور شخصی، نیم الی یک ساعت در محل کارشان گم میشوند. از ساعت یازده ونیم هم در حال مهیا شدن برای نماز و ناهار هستند. از ساعت دوازده الی یک ساعت ناهارشان است. وقتیکه پشت میز مینشینند ساعت یک ونیم است و هرکدام خلالدندان به دست منتظر شنیدن زنگ ساعت هستند تا دو ضربه ناقابل بنوازد. بعد آنها کیف به دست و راضی از یک روز پرتلاش و فعال و گرداندن چرخ سنگین اقتصاد به سمت خانههایشان بروند.
فرزند دلبندم این مردم کسانی هستند که وقتی ژاپن و سوئد و کره جنوبی و کانادا و آمریکا و امثالهم را میبینند با حسرت و حیف و افسوس اظهار میکنند که عجب دولتمردانی دارند و چطور کشور را به اوج میرسانند.
من لیلا فرزادمهر یک عضو کوچک این جامعه به تو که فرزندم هستی میگویم در مملکتی که همه در شروع ماه به دنبال روزهای تعطیل و مرخصیهای استحقاقی و استعلاجی میگردیم رسیدن به اقتدار جز حرفی مفت وبی اساس چیزی نیست.
دوستدار همیشگی تو مادربزرگ
شاید از این مطلب هم خوشتان بیاید.